بیست آذر بود، ساعت را دقیقا یادم نیست ولی برای من کمی قبل از ساعت خوابم بود، پس احتمالا از ده گذشته بود، به وبلاگ نسرین سجادی سر زدم، کمی خواندم و خوابیدم. صبح روز بعد که بخش مدیریت وبلاگم را چک میکردم، آن شمارهی دوست داشتنی قرمز رنگ کنار کامنت را دیدم و متوجه شدم که یک کامنت دارم(اعتراف میکنم که برایم حس دوست داشتنی است) کامنت را چک کردم و پیامی بود از […]
ادامه مطلب