نمی‌توانم حرفم را نقاشی کنم.

بیان خویشتن
مطالعه پست

پیش‌نوشت: پست‌های با دسته‌بندی “نوشته‌های بدون ویرایش” نوشته‌هایی است که به ندرت خودم آن‌ها را قبل از انتشار مرور کرده‌ام، یا حتی غلط‌تایپی و املایی و جمله‌بندیش را چک کرده‌ام، فکر می‌کنم فقط برای پست  “یادگیری و دو بالِ آن”  چون در دسته‌ی دیگری هم قرار داشت کمی نگارشش را چک کردم،  اما مهم‌ترین ویژگی نوشته‌های بدون ویرایش را داشت، احساساتش، کلماتش، همه بدون سانسور هستند. دلم می‌خواست که بازگردم و این پست را حداقل […]
ادامه مطلب

معرفی دوره‌ای برای آشنایی با ابزارهای نویسندگی

چند‌وقت پیش با سرچ کردن نام یک کتاب به وبلاگ “امین انصاری” رسیدم، کمی در وبلاگش گشتم و پست‌هایی از آن را خواندم. یکی از پست‌ها با این زیرعنوان “ابزارهای دیجیتال برای مولفین؛ ضرورت یا انتخاب ” توجهم را جلب کرد و از سر کنجکاوی در دوره شرکت کردم. این دوره شامل پنج ایمیل درسی بود که هر روز یک ایمیل برایم ارسال می‌شد، عنوان هر درس به شرح زیر است: بازبینی متن در microsoft […]
ادامه مطلب

راه حلی به نامِ نامه نوشتن.

نامه نوشتن
مطالعه پست

نمی‌دانم تا به حال در شرایطی بوده‌ای که نتوانی حرفت را به طرف مقابل هر که باشد(دوستت، پدرت و مادرت، خانواده‌ات، همکارت، رهگذر توی کوچه، کارمند فلان سازمان و …) بزنی؟ من که بسیار در این شرایط قرار گرفته‌ام. بعدش چه می‌شود؟ می‌توانی حدس بزنی؟ ما می‌مانیم و یک دنیا حرف نگفته، که هر روز در ذهنمان می‌چرخد، هر روز روحمان را فرسوده می‌کند. آن حرف هنوز در گوشه‌ی قلب و ذهن ما است و […]
ادامه مطلب

تمرین نوشتن بدون ویرایش

تمرین نوشتن
مطالعه پست

پیش‌نوشت بسیار مهم: این نوشته را همینطوری الان برای تمرین نوشتن، نوشته‌ام، تمام شد، بازنگشته ام حتی برای یکبار بخوانم و ببینم که چه نوشته ام و غلط تایپی دارم یا نه، یا واژه های مناسبتری را جایگزین کنم، بنظرم وقتتان را برای خواندن چیزی بهتری صرف کنید بهتر است، خودم هم بعدا به این نوشته سر خواهم زد تا ببینم چه دسته گلی به آب داده‌ام[…]

آیا نوشتن هنگام شنیدن یک موسیقی، نوشته‌های ما را احساسی‌تر می‌کند؟

مطالعه پست

بنظرم یکی از دریچه‌های ورود به عمق وجود انسان موسیقی است، گویی در زمان شنیدن موسیقی پرده‌ای از عمق وجود انسان کنار می‌رود و بخشی از آن با وضوح بیشتری به نمایش در می‌آید. اگر آهنگ غمگینی گوش دهیم بیشتر به غم خود نزدیک می‌شویم و احتمال اینکه در آن حالت گریه کنیم بیشتر است، مطمئنم همه‌ی ما حداقل یک‌بار این تجربه را داشته‌ایم. اگر آهنگ ملایمی گوش دهیم آراممان می‌کند. اگر آهنگ تندی گوش […]
ادامه مطلب

قدرت نوشتن را دریابید قبل از آن‌که دیر شود

مطالعه پست

فکر می‌کنم از دوره دوم دبیرستان بود که شوق نوشتن در من شکل گرفت، آن زمان مثلا شعر می‌نوشتم، به قول آقا معلم بیشتر نوشته‌هایم رمانتیک بود. بعدها که عادت هر شب در حیاط نشستن و با ستاره و ماه همکلام شدن  و چیزکی نوشتن را کم کردم و رو به نابودی رفت تا حدی، هر وقت دلم می‌گرفت نامه‌ای برای خدا می‌نوشتم و این نامه نوشتن یک عادت شده بود برای بهبود حالم، از […]
ادامه مطلب

آخرین روز زندگی و آخرین نوشته

مطالعه پست

دارم فکر می‌کنم اگر الان بهم بگن فقط و فقط یک ماه زندگی خواهم کرد، انتخاب من برای ادامه‌ی زندگی چه خواهد بود. بازه رو محدودتر کردم و دارم فکر می‌کنم اگر امروز با ساعات باقی مانده‌اش آخرین سهم من از زندگی باشد، چه خواهم کرد. یاد نوشتن افتادم، نمی‌دونم چرا، شاید چون همیشه دلم می‌خواسته چیزی از خودم بر جای بگذارم و شاید بخاطر دلایلی که در این پست نوشتم. اگر امروز آخرین روز […]
ادامه مطلب

برای چه می‌نویسیم؟

گاهی  که به انسان و کارهایش فکر می‌کنم، بنظرم می‌آید که هر چه خلق می‌کند علاوه بر رفع نیاز خویشتن، تقلایی است برای جاودانه ماندن. شاید یکی از اصلی‌ترین ترس‌های انسان ترس از مرگ و فراموش شدن باشد. ترسی که با خلق کردن سعی در پنهان کردن و نادیده گرفتن آن دارد، با خلق یک تابلوی نقاشی، یک آهنگ، یک کتاب و هر چیز دیگری. به هر چیزی چنگ می‌زند تا اثری از خویش را […]
ادامه مطلب

نامه‌ای برای خدا

نامه ای برای خدا
مطالعه پست

قبل‌ترها که دلم می‌گرفت عادت بیشتری به نوشتن داشتم، برگه‌ای برمیداشتم و نامه‌ای مینوشتم برای خداوند. حین نوشتن اشکهایم جاری می‌شد و حس سبکی پیدا می‌کردم، و خیلی وقتها هم در بین حرفهایم راه حلی برای مسائلم پیدا می‌کردم. هنوز هم نوشتن سبکم می‌کند ذهنم را از هیاهو و حرف‌های ناگفته خالی میکند و آرامشم را باز میگرداند. مخاطب و محرم بعضی حرفها کسی جزء خدا نیست و نوشتن نامه برای خدا شاید بهترین راه […]
ادامه مطلب