دخترِ قصه

مطالعه پست

 موهای قهوه‌ای رنگ بلندش را بافته است، زیر دوش می‌رود، قیچی را دستش می‌گیرد و از ابتدایی‌ترین نقطه‌ی شروع بافت موهایش را کوتاه می‌کند. موهایش را دوست داشت، میزند زیر گریه، زیر دوش زار میزند. نمی‌خواهد کسی بفهمد گریه کرده است و حمام بهترین جا برای پنهان کردن اشک‌هایش است، حالا باید بهانه‌ای بیابد برای دل کندن از موهایش. میدانی می‌خواهد هر وقت رفت جلوی آینه و موهایش را دید یاد تو بیفتند مدت‌ها با […]
ادامه مطلب

شب

شب
مطالعه پست

یکی از نعمت های دوست داشتنی خداوند برای من “شب” است پرده ای تاریک بر سقف آسمان، که همه هیاهوها را می‌خواباند و آرامش را به موجودیت هر آنچه موجود است بازمی‌گرداند. شب را بخاطر سکوت و آرامشی که دارد خیلی دوست دارم، قدم زدن در شب را دوست دارم، یکجا نشستن در شب و خنک شدن با نسیم خنکش را دوست دارم،  گوش دادن به آهنگ های آرام هم از هر لحظه دلچسب‌تر است، […]
ادامه مطلب