چیزی که رامش می‌کنی زان چیز رامت می‌کند

رام کردن
مطالعه پست

نمی‌دانم تا به حال برایتان پیش آمده که حرفی در ذهن داشته باشید ولی توان بیان کردنش را نداشته باشید، یا ندانید چگونه و از کجا در موردش شروع به نوشتن کنید. شاید هم علت ضعف کلامی و کم بودن دایره‌ واژه‌گان من است. از آن زمانی که کمی از غزل‌های مولانا را خواندم یک بیتش مدام در ذهنم می‌چرخد، می‌دانم که در موردش حرف برای گفتن دارم و نمی‌دانم چگونه می‌خواهم بگویم. انگار کم […]
ادامه مطلب

ماجرای وصیت‌نامه‌ام

مطالعه پست

پلان اول:

زمان: ۵ دسامبر

تصمیم گرفته‌ام وصیت‌نامه‌ام را بنویسم و دلیل ظهور و بروز این فکر یادم نمی‌آید.

دوش می‌گیرم و خود را آماده‌ی این نوشتم می‌کنم. زیر دوش زار زار در حال گریستنم.

دلیلش همه‌ی حرف‌هایم است[…]

زندگی، بهای مرگ

زندگی نشانم داد که مرگ آنقدرها هم دور نیست.
آنقدر نزدیک، که تو در صحت کامل هستی، و سرت پر از رویاهای بزرگ، از نقشه‌هایت می‌گویی و همه در آروزی روزهای خوش، لبخند آخرت را برایم به هدیه میگذاری و میروی تا بخوابی، صبح که می‌شود مثل همیشه با شوق زندگی برمی‌خیزی و به دنبال […]