در شروع چالش سحرخیزی اعلام کردم که در پایان فعالیت گروه کتابهایی برا کودکان خریده خواهد شد.
از ابتدا کودکان یک مرکز خاص را در نظر داشتم و پیگیر بودم، سر زدم، صحبت کردم و آن محل که در ابتدا قصد خرید کتاب برای آنجا را داشتم از گزینههایم حذف گردید، ایدههای زیادی به ذهنم میآمد و در نهایت با کمک دوستی از جمعیت امام علی به یک خانهی علم رسیدیم.
لیست کتابهای مورد نیازشان را گرفتم، با حساب هزینهی کتابها متوجه شدم که خیلی بیشتر از بودجه من است، با کمک چهار نفر دیگر از دوستانم بالاخره کتابها را تهیه کردیم.
البته چندتا از کتابها را در جایی پیدا نکردیم.
پنجشنبه -۷ دی- دو نفر از دوستان لطف کردند و وقت گذاشتند و با هم از انقلاب کتابها را خریدیم، تعدادی از آنها باقی ماند و زحمت خریدش را یکی از دوستان متقبل شد.
دیروز به همراه این دو دوست عزیز، به خانهی علم داوود آباد قرچک رفتیم و کتابها را تحویل دادیم و آن محل و بچهها را از نزدیک دیدیم.(البته یکی از دوستان در این خانه جزء اعضای فعال است.)
یک عده جوان ساکن محلهای مختلف از وقت خود میگذارند و به آنجا میآیند و کار فرهنگی با بچهها میکنند، آموزش موسیقی، نمایش، کتابخوانی، آموزش درسهایشان و کلی کار دیگر که قادر نیستم توضیح بیشتری بدهم.
لازم دیدم در پایان فعالیت گروه بگویم که قصهی کتابها به کجا رسید، در تصاویر زیر میتونید فاکتورها و لیست کتابی که به ما داده شده بود را ببینید.
پینوشت: از همهی دوستانی که در این مسیر کمک کردند با همهی وجود سپاسگزارم.