فکر میکنم همهامون حداقل یکبار در عمرمون درگیر تنظیم ساعت خوابمون شده باشیم.
من هم چندین بار تا حالا درگیر این مسئله شده ام و هر بار به نحوی بهش رسیدگی کردهام، اینبار در مورد مسئله خوابم با یکی از دوستان صحبت کردم، و ایشون گفتند که یه مقاله بهشون در این مورد تحویل بدهم و در اصل این پست، به نوعی پاسخ به درخواست ایشون است.
حدود دو هفتهای هست که من در حال جستجو در مورد سحرخیزی و تنظیم ساعت خواب هستم، و کارهایی رو هم در عمل شروع کردهام که اونها رو در اینجا به اشتراک میگذارم و کمکم باقی گامها رو برمیدارم و تجربیاتم رو به اشتراک میگذارم، شما هم اگر تجربهای داشتید ممنون میشوم که برام بنویسید.
منبعی که برای من دوست داشتنی و جذاب بود رو در اینجا میتونید بخونید و من هم خلاصهای از اون رو براتون ذکر خواهم کرد.
خلاصه این روش این هست که برای خودمون یک ساعت مشخص برای بیدار شدن رو در نظر میگیریم و هر روز سر اون ساعت بیدار میشویم، و در مورد وقت به خواب رفتن هم حساسیت به خرج ندهید و در طول روز هر وقت که خسته شدید به خواب بروید ولی حتما حتما سر ساعت مورد نظر بیدار بشوید.
به صورت خودکار، روزهایی که خستهتر هستید زودتر به خواب خواهید رفت، پس نیاز نیست نگران کمبود خواب و مسائل آن باشید و با گذشت مدتی بدن شما ریتم خود را پیدا خواهد کرد.
پینوشت: تجربه این دو هفتهی خودم و نکات دیگری رو فردا بعد از بیدار شدن و انجام یکسری فعالیتها باهاتون به اشتراک خواهم گذاشت، شاید در این مدت بخواین مطالعهای روی منبع اصلی داشته باشید.
یک دیدگاه برای “چالش سحرخیزی(۱)”
دیدگاه ها بسته شده.