جمعه گذشته برای لذت بردن از دیدن طبیعت در سپیدی برف به درکه رفته بودم، کافه اذغالچال یکی از مکانهای مورد علاقهام است، آهنگهای عالی دارد و منظرهای فوقالعاده و خوبی دیگرش خلوت بودنش است و دوری از بقیه کافهها، دیگر مجبور نیستی در یک زمان هم صدای آهنگ رهگذران را بشنوی و هم صدای موسیقی چندین کافه را با هم.
نشسته بودم و به منظره روبرو نگاه میکردم، متوجه قندیلها شدم، چکه میکردند و کوچکتر میشدند و میفتادند، گریهام گرفت و در ذهنم با خودم میگفتم ” هیچ قندیلی برای نیفتادن تقلا نمیکند و چه زیبا آب میشود.”
اگر مثل من راه بروید، یک راه رفتن کاملا عادی : ) از میدان درکه تا به آنجا دوساعت طول میکشد.