احتمالا دنیل پینک رو با کتاب”ذهن کامل نو” بشناسید، البته من این کتاب رو نخوندم فقط بارهاوبارها اسمش رو در جاهای مختلف شنیدم.
کتاب دیگری که از دنیل پینک ترجمه شده کتاب Drive هست ، ترجمه شده با نام “انگیزه”(قبلا عکسش رو دیدید). دو ترجمه از این کتاب وجود دارد که من ترجمه ” بهاره نوبهار” را دارم، روان ترجمه شده اما بنظرم در انتخاب لغات میشد بهتر عمل کرد، با خلاصهای که در نت از ترجمهی دوم خوندم بنظر میآید که ترجمهی دیگرش در انتخاب لغات بهتر عمل کرده است.
فصلهای آغازین کتاب رو خیلی دوست داشتم، به کل تمام باورها و آموختههام رو نسبت به انگیزه و نحوهی افزایش انگیزه با تشویق و تنبیه رو تغییر داد و کاملا توجیهم کرد که به خوندنش ادامه بدهم.
خیلی وقت بود که در حین مطالعهی کتاب انقدر جاهای مختلفش رو علامت نزده بودم و خط نکشیده بودم.
نگاه کتاب بیشتر به سیستم انگیزه دهی در محیطهای کاری و سازمانهاست اما خب بنظرم خوندنش برای همه مفید هست و دید جدیدی میده اینکه چه وقت از تنبیه استفاده کنی چه وقت تشویق، نشان دادن اینکه تشویق همیشه موثر نیست و گاهی اوقات پاداشهای پولی باعث از بین رفتن انگیزه و کاهش آن خواهد شد.
اگر کسب و کاری دارید و دنبال افزایش انگیزه در کارکنانتون هستید،با مطالعه این کتاب دید نو و خوبی نسبت به این مسئله پیدا خواهید کرد.
در حین مطالعهی کتاب با کلی اسم اشخاص جدید آشنا میشوید، یکی از کارهای جالب این کتاب معرفی کتاب برای مطالعهی بیشتر در فصلهای پایانی هست.
دیگر اینکه با خوندن این کتاب توجیه شدم که کتابهای دیگری که از دنیل پینک هست و البته ترجمه شده هست رو مطالعه کنم، بنظرم این مزیت خیلی خوبی هست که یک نفر بتونه جذبت کنه تا بقیه حرفهاش رو هم بخونی.
اگر بخوام نکات کتاب رو بگم انقدر زیاد هست که باید کل کتاب رو بنویسم : )، بخشهایی از اون رو میارم تا اگر براتون جالب بود شما هم وقت برای مطالعهاش قرار بدید.
در ابتدا دو انگیزهی اصلی رفتار رو، انگیزهی زیست شناختی(نیاز به غذا و آب و میل جنسی و …) وانگیزهی با منشا بیرونی(پاداش و تنبیه) میدونستند، بعد در یک آزمایشی که روی میمونها انجام دادند متوجه شدند با اینکه هیچ کدوم از این دو انگیزه در کار نبود اونها شروع به حل کردن یک پازل و یادگیریش کردند، این نکته برای دانشمندان جالب بود و متوجه یک انگیزهی سوم شدند که در این کتاب با اسم انگیزهی درونی معرفی شده است و این انگیزهی درونی در اصل بیان میکند که انجام یک کار مثلا حل کردن پازل برای میمونها به این دلیل هست که براشون مسرت بخش و لذت بخش هست(لذت بخشی ذاتی کار)، از اینجا بود که پای این انگیزهی درونی در همهی بحثها به میان آمد و تلاش کردند تا از اون برای افزایش انگیزه استفاده کنند.
در مورد تاثیر منفی پاداشهای پولی بر روی انگیزهی افراد نوشته شده است، اینکه برخلاف باور عمومی پاداشهای پولی شاید در کوتاه مدت تاثیر مثبت داشته باشند اما در دراز مدت باعث کاهش انگیزهی افراد میشود، مخصوصا در کارهایی که فرد با نیت غیرپولی اینکار را انجام داده باشد، مثلا اگر برای اهدای خون یک پاداش مالی در نظر بگیرند در بلندمدت باعث کاهش افراد اهدا کننده خواهد شد.
کارها رو به دسته تقسیم کردهاند، کارهای الگوریتمی و اکتشافی، منظور از کارهای الگوریتمی کارهای روتین و تکرای هستند با یک الگوریتم و الگوی خاص که طبق آن پیش میروند ولی در مورد کارهای اکتشافی ما این الگوریتم رو نداریم.
از پاداشها و تنبیههای بیرونی میتوان برای افزایش انگیزه در انجام کارهای الگوریتمی استفاده کرد اما در مورد کارهای اکتشافی نتیجهی منفی خواهد داشت. و اشاره شده که اضافه کردن پاداش بیرونی به کارهایی که در ذات خود جذاب هستند باعث از بین رفتن انگیزهی شخص میشود و خلاقیت رو از فرد میگیرد و ما با یک اشتباه میتونیم عملی رو که لذت بخش یا بازی هست رو به کار(زجر آور) تبدیل کنیم یا با یک اقدام درست کار رو برای شخص به بازی تبدیل کنیم.
مثلا وقتی والدین با پرداخت پول برای خواندن درس ریاضی، به کودکان انگیزه میدهند، شاید کودک از پس درس ریاضی برآید و سختکوش شود ولی در بلند مدت هیچ علاقهای به این درس نخواهد داشت. فصلی که در مورد کودکان نوشته شده بنظرم برای والدین و معلمان میتواند راهگشا باشد.
در مورد خودفرمانی صحبت شده است و اشاره شده است که اگر به اشخاص در مورد کارهای غیر جذاب و روتین(الگوریتمی) خودمختاری داشته باشند یعنی در مورد انجام نحوهی کار بهشون آزادی عمل داده شود یا در مورد زمان و مکان، شخص انگیزهی بیشتری خواهد داشت.
سه مفهوم خودمختاری، تبحر و هدف برای افزایش انگیزه شرح داده شده است، اگر کسی این کتاب رو مطالعه کرد، وقتی فصل تبحر رو خوند، خوشحال میشوم در مورد برداشتش از جریان(flow) که در فصل پنج آورده شده برایم بنویسد.
البته باید دقت کنیم که این کتاب کلا منکر پاداش نیست ولی خب مشخص میکند که چه وقت و به چه صورت باید از این پاداش استفاده کرد تا موثر واقع شود، در فلوچارت زیر زمان استفاده از پاداش پولی رو میبینید.
پینوشت یک: با شروعی که کتاب داشت، بنظرم بهتر از این میتونست پایان بگیرد(شاید ترجمهاش مناسب نیست) ولی در هر صورت ارزش خواندن را دارد.
پینوشت دو: مطالعهی مجموعه درس انگیزهی متمم و این پست در روزنوشتهها رو هم توصیه میکنم.
بعدا نوشت-۲۲ مهر: مفهوم flow با خوندن این مطلب برام روشنتر شد.
بعدا نوشت-۸ آبان: در این درس، به خوبی مفهوم flow شرح داده شده است.
ممنون که وقت گذاشتین و انقد خوب حستون در مورد کتاب رو صادقانه مطرح کردید
خیلی کم پیدا میشه اینجور نقدایی در مورد کتابها
باید حتما بخونمش
بازم ممنون
سلام؛ ممنونم نوشته مفیدی برام بود. تصویری که از زمان پاداش دادن گذاشتید برای پاداش شخصی هم قابل اجراست. اینکه کارهایی که می تونیم هدف درونی مثل سرگرمی، یادگیری یا پیشرفت براشون در نظر بگیریم رو پاداش بیرونی ندیم و این پاداش ها رو برای کارهای روتین یا همیشه سخت قرار بدیم، مثه ورزش منظم برای من که نمیدونم با چه پاداشی ممکنه به فعل دربیاد:)
سلام. خواهش میکنم.
اتفاقا دو صفحه هم در مورد ایجاد انگیزه برای ورزش کردن دارد، هر چند ترجیحم این هست که کتاب رو بخونید، اما اگر نمیتونید، تمایل داشتید بهم پیام بدید همینجا، عکس اون دو صفحه رو براتون قرار بدم، شاید براتون مفید بود.
من این کتاب رو نخوندم ولی نوشته های شما منو یاد مطلبی راجع به Gamefication انداخت که قبلاً جایی خونده بودم.
کتاب خوبیه، تو لیست کتابهاتون قرار بدید.
شاید تو گیمفیکیشن هم با خوندن این کتاب بشه مشوقها رو با دقت بیشتر تعریف کرد.