این هم نتیجهی سرگرمی روز جمعهای.
از دیشب هی وسوسه بودم که انجام بدم و طبق معمول وسوسه بر من پیروز گشت. : ( : D
مواد استفاده شده: چوب بستنی، رنگ گواش داشتم(سفید، مشکی، قرمز، آبی). بنظرم باید با رنگ آکرولیک انجام میدادم.
اولین بار بود که انجام میدادم و از اینکه به ندای درونم(همون جناب وسوسه) لبیک گفتم، خوشحالم. باشد که رستگار شوم.
این هم یک نشانگر کتاب با چوب بستنی و مدادرنگی : )، هدیههای جالبی میشه با این چوبها درست کرد.
لیلا جان. دیدن این کاردستیهای قشنگ و اونهایی که برای بچهها درست کردی خیلی خوشحالم کرد.
یاد موقعی افتادم که وقتی راهنمایی بودم به کمک یکی از دوستانم با این چوب بستنیها کاردستی درست میکردم. یه نمونهاش رو هم یه بار توی متمم گذاشتم: https://goo.gl/yvawzw
لیلا یه سوال. تو چرا این همه علایق هنری که داری به من نزدیکه؟ ؛)
کار دستیت رو دیدم، همون موقع نوشتن کامنتت در متمم هم دیده بودمش و دوسش داشتم و دارم.
طاهره، نمیدونم خب، شاید علاقه خودت به من نزدیکه، یدفعه هم در این جهت بهش فکر کن: D
کتابایی که میخونی رو دوست دارم و دلم میخواد یبار برام حرف بزنی.
اینکه علاقهام بهت نزدیکه و خیلی دوست دارم که شکی توش نیست 🙂
فقط لیلا. منظورت رو از اینکه یه بار برات حرف بزنم، متوجه نشدم. من که تا حالا هر موقع فرصت پیش اومده، کلی برات اینجا پُرحرفی کردم ؛)
محبت داری طاهره.
دوست دارم یه روز بشینیم سوال پیچت کنم. : )
سلام لیلا جان
کارت تحسین برانگیزه. چه تفریحی بهتر از این که هنر، استعداد و توانمندیت رو بکار گرفتی و این زیبایی رو با ما به اشتراک گذاشتی.
من که در زمینه نقاشی خیلی بی استعدادم و نحوه نقاشی کردن هام به همان دوران ابتدایی بر می گرده و در این زمینه رشدی نکردم?
با این حال از تماشای هنر دوستان حسابی لذت می برم.
شاد و پر انگیزه باشی دوست من
سلام معصومه جان
ممنون، من هم نقاشیم در حد دوران راهنمایی پیشرفت کرده. : )
راستی معصومه بالاخره یدونه عکس از تو همایش پیدا کردم، همون عکس دسته جمعی و توش نصفه نیستم : D.
یکی از بچههای گروه سحرخیزی اون عکس رو گرفته بوده، و وقتی من رو شناخت، عکس رو برام فرستاد.
موقع دیدن عکس یادت افتادم و اینکه توی همهی عکسات یه نصفه از من بود.
خیلی خوب شدن لیلا. امیدوارم انقدر که ما از دیدنش لذت بردیم تو هم از داشتنشون لذت ببری 🙂
ممنون.
من که انقدر ذوق کردم، اومدم تو ملا عام هوار زدمش. : D
معمولا این چیزا برای خودم نمیمونه.
آدم دوست داره هی نگاش کنه!
متن نشانگر کتابت رو انتخاب کردم. : )