در این هوای سرد چه می‌چسبد؟

در این هوای سرد چه می‌چسبد؟

اول صبحی بروی حیاط و لرزت بگیرد و زودی برگردی زیر لحاف.

یک لیوان چای داغ که وقتی لیوان را در دست میگیری دستان سردت را گرم کند.

یک لیوان بزرگ نسکافه با عطر دوست داشتنیش که در کل فضا پیچیده است.

یک کاسه آش زیر سرما که وقتی میخوری آب بینیت را هم بالا بکشی.

یک لیوان ذرت مکزیکی هم وقتی بیرون از خانه باشی، خیلی مزه می‌دهد هی تو پنیرش را بکشی و هی پنیر کش بیاید و جدا نشود.

آهان داشت یادم می‌رفت، باقالی از همان چرخی سر خیابان که فکر می‌کنی شاید کثیف باشد ولی هر چه کثیف‌تر، خوشمزه‌تر.

قدم زدن با کسی که دوستش داری و یخ زدن در کنارش و سیر نشدن از هم‌صحبتی با او.

دراز کشیدن پشت بخاری، پاهایت حسابی گرم شوند و هرازگاهی جای پاهایت را عوض کنی.

یا نشستن جلوی شومینه و گرم کردن کمرت، به‌به، خستگی آدم در می‌رود.

ماندن در خانه و یادآوری روزهای گرم زندگی و گرم شدن روحت.

گوش دادن یک آهنگ و آرام گرفتن.

نوشتن از هر چه به ذهنت می‌رسد و خلاصی یافتن از اندیشه‌ها یا خوشحال شدن از خلق برگی جدید.

خواندن یک کتاب و گم شدن در زمان.

همه ی اینها لذت بخش هستند اما میدانی دلم چه میخواهد؟

سرما بخورم، ماه‌هاست که منتظرم سرما بخورم، چشمم را باز کنم تو با یک لیوان دمنوش کنارم باشی.

خیال خامی است می‌دانم، اما همه‌ی آروزی این روزهای من است و به جان می‌خرم.

می‌دانی راستش می‌ترسم سرما بخورم، سرما هم بخورم و تو نیایی، انگار محکومم باور کنم تو نیستی ولی خب باورم نمی‌شود من مریض شوم و تو نیایی، انگار مریضیم آخرین پرِ ققنوسی است که در دست دارم، میترسم از دستش دهم و مرگ ققنوس را باور کنم.

۷ دیدگاه برای “در این هوای سرد چه می‌چسبد؟

  1. پاراگراف آخر فوق العاده بود
    و اینکه در کل متن یه حس آشنا موج می زد، حسی که انگار تموم اون نوشته ها رو من تجربه کردم

  2. من حاضر نیستم سرما بخورم حتی اگر بخواد کسی بیاد بالای سرم.
    حس بدیه که حوصلۀ هیچ کاری رو نداشته باشی، بعدشم یه نفر دیگه بخواد ازت مراقبت کنه. حتی اگه بهم سرکوفتش رو نزنه، من به شخصه لذت نمی‌برم.
    راستی چقدر خوب توصیف می‌کنی شما. اصلاً دلم خواست یه همچین روزایی رو تجربه کنم، سرما خوردن هم اگه آخرش بود اشکال نداره.
    پی‌نوشت نامربوط: اون قسمتی که گفتین “هرچی کثیف‌تر، خوشمزه‌تر”، من رو یاد فلافل‌های پایین‌ شهر انداخت.
    دلم یهویی هوس فلافل دونونه کرد.

    1. اگر خطوط آخر خودتون رو بخونید، می‌بینید که تحت یه سری شرایط خاص حاضرید سرما هم بخورید. ; )
      پاسخ پی‌نوشت: به‌به فلافل، جدیدا دو جا دیدم کنار فلافل بادمجان سرخ کرده گذاشته بودن، خیلی ترکیب خوشمزه‌ای بود، شکمو نیستما فقط فلافل دوست دارم : P. اما در مورد دونونه، همیشه برام سوال هست که چطوری ساندویچ دونونه رو گاز میگیرن والا من وقتی همبرگر بخورم اگر از این نون گردا باشه باهاش درگیرم تا ولو نشه، اصلا آرتروز فک میگیره آدم انقدر دهنش رو باز می‌کنه تا نون جا شه حالا نمی‌دونم آدابش رو بلد نیستم یا نونش مشکل داره.

  3. سلام

    با خوندن یادداشتی از آقای شعبانعلی رسیدم به اینجا. و ممنونم که اون سئوال رو ازشون پرسیدید تا ما هم بتونیم جواب خوبی رو بخونیم.
    من با شما در مورد ننوشتن اسم کامل موافقم! بقیه موارد رو هنوز با دقت نخوندم ولی خوشحالم از دیدن صفحه شما.
    امیدوارم به نوشتن ادامه بدید.

دیدگاه ها بسته شده.