شاید بتوان مادرِ هر مهارتی را تکرار دانست.
تکرار و تکرار و آنقدر تکرار که آن مهارت ملکه ذهنت شود.
زمانی که سرکار میرفتم، متوجه شدم که از کار تکراری لذت نمیبرم و احساس موثر بودن نمیکنم.
این روزها در حال تجربهی طراحی هستم و تکرار برایم بسیار ملموس است، گاهی یک طرح را در دو ساعت پنج یا شش بار میکشم، و خب گاهی بسیار خسته کننده است.
ولی هر تکرار باعث میشود که خروجی بهتری بگیرم.
و جالب است وقتی کار افراد را با هم مقایسه میکنم، خروجی شخصی که از تکرار خسته نمیشود یا با همه خستگی باز هم ادامه میدهد، در یک ماه اول برابر و گاهی بهتر از شخصی است که سه ماه برای همان میزان مهارت وقت گذاشته است و از تکرار خسته است و به هر نوعی از آن سر باز میزند و وقتکشی میکند.
قدرت تکرار را نباید دست کم گرفت.
مواظب باشیم چه چیزی را تکرار میکنیم.
مواظب الگوهای تکراری زندگیمان باشیم.
تکرار مادرِ عادتهاست، آن را آبستنِ عادتهای خوب کنیم.
پینوشت: در حال خواندن کتابی مرتبط با الگوهای تکراری زندگی هستم، که بعد از تمام شدنش معرفی خواهم کرد.