چندوقتی است که شروع به استفاده از جدول برنامهریزی روزانهی متمم کردهام، دوستش میدارم، میدانم که او هم مرا دوست دارد.(خود شیفتگی در حد نارسیسم : P )
در قسمت قوانین یک قانون کوچک تعریف کردهام و آن هم این است که حواسم به نظم خانه باشد و بعد از بیدار شدن و انجام یکسری کارها، در ابتدا خانه را مرتب کنم و سپس باقی کارهایم را انجام دهم.
به طرز شگفت انگیزی محیطم نسبت به قبل مرتبتر میماند و همه چیز سرجایشان هستند، با هر شی که کارم تمام شود بلافاصله سرجایش برمیگردانم و اتفاقا باعث شده نسبت به قبل کارهای خانه وقت کمتری از من بگیرند. البته دقت میکنم که این رفتار وسواس گونه نشود.
کار کردن در محیط بی نظم و آشفته اذیتم میکند، الان خرسندترم، حتی از این که پایبند به این قانون هستم نیز احساس غرور میکنم : D.
قانون کوچک و دوست داشتنی من.
پینوشت: در فایلی ویدئویی پست قبل، اشاره میشود که برای تغییر زندگی، نیاز به کارهای بزرگ و عجیب نیست، اقدامات کوچک باعث تغییرات بزرگ میشوند. همان میکرواکشن دوستداشتنی خودمان. : )
لیلا باور می کنی امروز دنبال همین فایل بودم. پیش خودم گفتم از لیلا می پرسم ولی اگر لیلا نداشت چی. نمی دونستم چی سرچ کنم پیداش کنم. ممنون از اینکه فهمیدی من چی می خوام و تو سایتت قرار دادی :))