چندوقتی هست که چندتا پیج آشپزی در اینستا رو دنبال میکنم، آشپزی و دیزاین غذارو دوست دارم اما دلیل اصلیش این هست که فعلا غذاهای اینستای روستایی رو خودم آماده میکنم و عکس میگیرم، یعنی تا حالا سر هیچ‌‌کاری انقدر عرق نریخته بودم که سر عکاسی شُرشُر عرق می‌ریزم خیلی برام سخته
خلاصه که در همین چندروز گذشته داشتم یه استوری آشپزی میدیدم، یه آهنگی پخش میشد که دوستش داشتم. از اون آهنگ رسیدم به پیج شخصی که اون آهنگ رو قرار داده و از اینستاگرامش رسیدم به سایتش
یه سایت خیلی ساده، یه ادبیات صمیمی و کارت پستالهایی برای فروش، فقط و فقط ۴ عکس
راستش این سایت خیلی برام جالب جذاب و درگیرکنند بود، چندین روز گذشته و هنوز ذهنم درگیرشه، یه بخشی رو که میخواستم خاموش کنم یا پنهان، زنده کرده
این کارت پستالها و علت فروشش داستانی داشت و درخواست همراهی که خیلی صادقانه بود، دوست داشتم در بلاگم معرفیش کنم هرچند وقتی به تعداد فالورهای اینستاگرام اون شخص نگاه کردم پیش خودم گفتم نیازی به معرفی من نداره(فکر کنم یه آدم معروفه که من نمیشناسمش : D و البته که تعداد فالورهایش برایم آرزوست، البته برای روستایی ) اما خب چی قشنگتر از اینکه حتی شده یه قدم کوچیک برای محقق کردن آرزوی یه شخص حتی اگر نشناسیش برداری. یک تکه از متن داستانش رو میذارم و امیدوارم که جذبتون کنه و به سایتش سر بزنید، شاید برای شما هم الهام‌بخش بود و حس خوب به همراه داشت : )
این درخواستی‌ست برای همراهی
تقریبا یک ساله که ساخت یک فیلم مستند رو شروع کردم که همه چیزمه، یعنی انگار هر آن چیزی‌ست که در زندگی یاد گرفتم برای “لبخند”
البته معنی‌اش این نیست که اتفاق ارزشمندیه برای کسی، ولی یقینا مهم‌ترین کاریه که در زندگی برای خودم انجام دادم و میدم
آکو رو هم دنبال کن. آکوفود توی اینستاگرام. بسی خوبه.
شاهین صفاری 🙂
تا گفتی یه سایت ساده با ۴ کارت پستال فهمیدم آقای شاهین صفاری رو میگی.
به نظرم این آدم از آدمهای خیلی باصفا و نیکِ روزگاره.
مدتهاست فالوش میکنم و از موسیقی و آهنگ‌هایی که میذاره و ویدئو کلیپ‌ها و صحبت‌هاش لذت میبرم.
چه خوب که تو هم اینجا معرفیش کردی برای همراهی بیشتر 🙂
راستی ایشون با دوستانش یه رستوران کوچیک به اسم گشت هم داره. میتونی اون پیج‌شون رو هم فالو کنی و از دیدن غذاها و دیزاین‌شون لذت ببری:)
آره مریم، من هم کلیپ‌هاش رو دوست داشتم
گشت رو هم پیدا کردم و یه گوشه سیوش کردم وقتی قرنطینه تموم شد برم. شکمو هم خودتی : D و تحت تاثیرش چندوقتیه همش تو کاسه استیل غذا سِرو میکنم
منم یبار ببر!
باشه. از اون پنیرا بگیر و بیا که باج بدیم به مادربزرگ و بعدش بریم بیرون : P
حتما! از اون پنیرا و از اون نون ها برای مادربزرگ 🙂 ردیفه :)))