بنظرم یکی از دریچههای ورود به عمق وجود انسان موسیقی است، گویی در زمان شنیدن موسیقی پردهای از عمق وجود انسان کنار میرود و بخشی از آن با وضوح بیشتری به نمایش در میآید.
اگر آهنگ غمگینی گوش دهیم بیشتر به غم خود نزدیک میشویم و احتمال اینکه در آن حالت گریه کنیم بیشتر است، مطمئنم همهی ما حداقل یکبار این تجربه را داشتهایم.
اگر آهنگ ملایمی گوش دهیم آراممان میکند.
اگر آهنگ تندی گوش دهیم، حرکاتمان سریعتر میشود.
آری، موسیقی قدرت تاثیر گذاری روی حال روحی ما را دارد.
بارها پیش آمده است که هنگام نوشتن، یک آهنگ(بیکلام، پیانو)در حال پخش بوده است و من واقعا تاثیرش را بر نوشتههایم حس کردهام، اینکه بیش از پیش احساسی شدهاند.
نوشتهام طولانیتر شده است.
استعارههای زیباتری به ذهنم خطور کرده است.
و برون ریزی احساسیم زیاد بوده است.
نمیدانم به لحاظ علمی این مسئله تائید یا رد میشود، اما تجربهی شخصی خودم، اثر موسیقی ملایم را بر نوشتههایم تائید میکند.
همچنین نمیدانم آیا هر موسیقی با هر سبکی این تاثیر را دارد یا خیر.
ولی باید اعتراف کنم از وقتی متوجه این مسئله در خودم شدهام، گاهی از ابزار موسیقی برای بهتر شدن نوشتهام استفاده کردهام.
شما تجربهای از نوشتن همزمان با گوش دادن به موسیقی را دارید؟ نظرتان چیست؟
اگر تجربه نکردهاید، یکبار امتحانش کنید.
از تأثیر موسیقی که نمیشه چشم پوشی کرد. خودم چندین ساله که با یانی خو گرفتم. آلبوم In my timeـش رو مدتهاست گوش میدم و اصلا برام تکراری نشدن. برای درس خوندن، آرامش، تفکر و دوری از سر و صدا گوش میدمش. و اونقدری گوش دادمشون که اگر بخوام درس هم بخونم، مزاحم درسم نمیشه و اگر هم بخوام از موسیقی لذت ببرم، می تونم روش تمرکز کنم و بدون اینکه متوجه بشم برای بار هزارم داره پخش میشه، لذت ببرم.
ولی از یه چیزی زیاد خوشم نمیاد. اینکه دوست دارم خودم باشم و نمی خوام کارها و نوشته ها و فکرهام تحت تأثیر چیزی قرار بگیرن. خیلی از تأثیر پذیرفتن دل خوشی ندارم. یه جورایی جبر رو به خاطرم میاره. ولی چه میشه کرد که اتفاق میفته. و بد هم نبوده در مورد این آلبوم از یانی.
یانی واقعا کارهای روحنوازی دارد یا حداقل مطابق با سلیقهی من.
بحث تاثیر پذیری رو اینطور که شما نوشتید بهش فکر نکرده بودم و نمیتونم بگم چیزی که میگید درست هست یا نه، ولی بنظرم انسان همیشه دنبال کمک گرفتن از ابزراها برای بهرهوری بیشتر واستفاده از توان حداکثری خودش بوده.
لیلای عزیز،
من هم تجربهای مشابه تجربۀ شما رو در کارنامهام دارم. با این تفاوت که وقتی به آهنگهایی که گوش میدادم نیمچه نگاهی کردم، فهمیدم محور غم توی اونا بیشتر بود و کمی ناراحت شدم.
ولی خب، آهنگهای غمناک به نظرم لطافت عجیبی دارند و آرامش عجیبی رو به من هدیه میدن.
بارها پیش اومده که موقع نوشتن یک پست، هنذفری به گوش داشتم آهنگ گوش میدادم و تأثیرش رو اگر هم مستقیم ندیدم، غیر مستقیم متوجه شدم که خیلی راحتتر و بدون توجه به کلمات، حرفهایم را زدهام و نوشتهام را منتشر کردهام.
به نظر من هم گوش دادن به آهنگ حین نوشتن، میتونه تأثیر متفاوتی روی سبک نوشتههای ما بذاره.
ممنون که تجربهات رو نوشتی.