پیشنوشت: این متن رو بعد از خوندن مطلب ” آدمهای چای کیسهای چگونهاند؟” در وبلاگ شاهین کلانتری نوشتم.
آدم های چای کیسه ای
وارد زندگیت میشوند.
خیلی زود خوش رنگ و آبش میکنند.
عادت میکنی به بودنشان، به حس خوبی که میدهند.
بیشتر و بیشتر از جام بودنشان مینوشی.
اما جایی از کار میلنگد.
هر چه بیشتر مینوشی، بیشتر وابسته میشوی و زمینگیر.
بودنشان، اصیل نیست.
بیهوده مینوشی.
رنگی که بر جان لحظههایت زدهاند، اصالت ندارد.
آنها در لحظهلحظه زندگیت نبودهاند و با تو در حرارت زندگیت دَم نکشیدهاند.
از دنیایی دیگرند و افکاری دیگر.
به همان سرعتی که رنگ دادهاند، سرد میشوند و طعم لحظههایت را گس میکنند.
آدمهای چای کیسهای از جنس سرابند.
امان از لحظهای که آنها را با آدمهای اصیل اشتباه بگیری و یا ناخواسته کسی را آدم چایکیسهای زندگیت بکنی.